خدایا؟

منو ببخش به خاطر سهل انگاری ام

منو ببخش که نذری رو که باید در عرض ششصد و چهار روز تموم می کردم، در عرض چندین سال تموم کردم

البته دست خودم نبود

یه مدت فکر و ذکرم فقط مرگ شده بود

هیچ هدفی جز مرگ نداشتم

دست و دلم به هیچکاری نمی رفت

همه چیز برام بی معنی شده بود

اولش فقط در حد یک حرف و فکر بود

تا اینکه پیمانم، نفسم، عشقم پر زد و از پیش ما رفت

اونموقع بود که دیگه دنیا برام غیرقابل تحمل شد

با اینکه با خدا قهر کرده بودم

ولی اون تنهام نذاشت

یه فرشته مهربون برای کمک فرستاد

اون فرشته منو متوجه این کرد که کلی فرشته مهربون دیگه دور و برم بوده و من نفهمیدم

آخ که چقدر غفلت کردم

آخ که چقدر به خودم و اطرافیام ضربه زدم

آخ که چقدر با کارهام و رفتارهام همه رو آزار دادم

ولی خب فهمیدم هیچ راهی برای مرگ و رسیدن به اون دنیا وجود نداره

منظورم راه قانونی هست

چون غیر قانونیش خلاص شدن از این جهنم و وارد شدن به یه جهنم دیگه هست

فقط باید منتظر وقتش بود

وقتش که برسه دیگه کاری نداره جوونی پیری تازه عروسی تازه دادمادی.

قشنگ می برتت!!!!!

ولی خدایا ؟

کاش یعنی کاش

خدایا من ازت خواهش می کنم خودت با میل خودت وقت رفتن منو جلو بندازی

خدایا دوست دارم بیام پیش خودت

خسته شدم

واقعا خسته شدم.

و در پایان.

خدایا ممنونم ازت که کمکم کردی که بالاخره نذرم رو انجام بدم

خیلی خیلی ازت ممنونم

ان شاء الله که همگی حاجت روا بشیم.

و اما نذر من

ندر کرده بودم که یه دور ختم قرآن توی وبلاگم بزارم 

روزی یک صفحه به سه زبان برای تمام آدمهای دنیا

باشه که قبول باشه و وقتی نذرم ادا شد، بمیرم

بله من این نذر رو برای مردنم کرده بودم

شایدم برای همین انقدر طول کشید

حالا نمی دونم خدا حاجتم رو میده یا نه؟؟؟!!!!

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها